- هوا خوردن (شُ دَ)
استنشاق هوا. فروبردن هوای پاک به درون ریه ها. هواخوری.
- هوا خوردن باده، کنایه از زایل شدن کیفیت شراب است، چه تصرف هوا مزیل نشأۀ شراب است. (غیاث از مصطلحات) :
رنگ نماند در لبش از نفس فسردگان
باده هوا چو می خورد پا به رکاب می دهد.
صائب.
، تصرف هوا درمزاج. (آنندراج) :
آن چشم ناتوان غم مردم کجا خورد
کز بازگشتن نگه خود هوا خورد.
میرصیدی
- هوا خوردن باده، کنایه از زایل شدن کیفیت شراب است، چه تصرف هوا مزیل نشأۀ شراب است. (غیاث از مصطلحات) :
رنگ نماند در لبش از نفس فسردگان
باده هوا چو می خورد پا به رکاب می دهد.
صائب.
، تصرف هوا درمزاج. (آنندراج) :
آن چشم ناتوان غم مردم کجا خورد
کز بازگشتن نگه خود هوا خورد.
میرصیدی
